خوبان من همگی سلام:

دیشب تو یه مهمونی که جمعی از اطباء دانشمندان فلاسفه صاحب نظران دکتران و... حضور داشتند بعلاوه یه دکتر متخصص گوارش که یه مرد فوق العاده است و بی نظیرمن هم حضور به هم  رسانیده بودمجدا از شوخی جمع همه علمی بودند و به قول خودشون سطح فرهنگ

ماکسیمم...من هم که از بچگی عاشق رفتن به جمع بزرگترا...صحبت از   همه چیز شد هر چی

که فکرش بکنید تا رسید به بحث شیرین ازدواجملاک دختر  پسرا و...صحبت از پسری پیش اومد که افتادگی دریچه میترال قلب داشت و هر جا براش خواستگاری میرفتن یا جواب رد میشنید یا شرایط و مهریه سنگین ...بیماریش بهونه میکردن تمام صاحب نظران جمع یکصدا به نحوه برخورد خونواده های دختران اعتراض کردند که برای چی؟مگه طرف چشه؟روحش سالم باشه معتاد نباشه نون بیار باشه زن و بچه دوست باشه یه دختر مگه دیگه چی میخواد؟که:

امپر نگار خانم زد بالا بی انصاف نباشید؟حالا اگه دختر مریض بود چی؟فرقی نمی کنه دختر پسر گفتم نگید نمونش دوست من بیمار ... دختر خوبی مثل من که مامانم میگه زلزله ای شیطون درس خونده ست خانم ولی به خاطر بیماریش مشکل داره مگه چشه؟ ام اس داره مامان بابام یه نگاه عاقل اندر سفیه به من کردند ومنم اصلا اشنایی ندادم(کسی نمیدونه من ام اس دارم) اینجا بود که نظرات جدید علمی شروع شد:

....

:فلج پس...:نه فلج نمی شن دست و پاشون از کار میافته ولی مخشون کار میکنه...:نه یه جور ناراحتی اعصاب...:یه نوع روان پریشی...:میگن ارثی...:تو زن ها بیشتر چون میگن خیلی حرص میخورن...:مثل صرع میمونه...:داروش گرونه...:درمون نداره میگن بی فایده است...

داشتم دیوونه میشدم که اون متخصص گوارش که اول کار گفتم گفت هیچ کدوم از اینا نیست ام اس    بیماری نسیت ویه توضیح خیلی مختصر و خوب و کامل وتا حدودی هم تخصصی در موردش گفت....دوباره بنده اظهار وجود کردم:دیدین هیچ اطلاعی ندارید عیب میذارید رو دختر مردم ندونسته میبرید میدوزید کشتینش رفت بابا به خدا اونم مثل من نگاش کنید هیچی ازش پیدا نیست.... دکتر در ادامه صحبت های من گفت:واقعا بیماری نیست چون در تعریف بیماری قرار نمیگیره بهش میگن موارد خاص پس اگه بیماری بود میگفتن بیماری محیط اثر زیادی روش داره و کسی که روحیه خوب داشته باشه موفق... ویه چیزی گفت که همه موندن حتی من....

من خودم ۱۷ سالام اس دارم...((۱۷ سال پیش خانم و دختر ۳ سالش توی تصادف فوت کردند))ولی نه از کار افتادم نه بد بخت شدم نه امید از دست دادم نه ناتوان ۱۷ سال پیش دکتر عمومی بودم حالا تخصصم  فوق تخصصم قبول شدم امشب برای همین دعوت کردم به من میخوره من رو پیشونیم نوشته...همه مات بودن نمیدونم چرا یه لبخند خودش اومد روی لبم...تا الانم کسی نمیدونست فقط خودم و خدام زن وبچه ام که رفتن مادر پدرمم که پیرن..اگه الانم گفتم چون به هر حال هر کسی یه روزی به بقیه نیاز داره صحبتش پیش اومد گفتم...

جمع اروم اروم شروع به پچ پچ کردن... بی اختیار بلند شدم برم پیشش که مامانم با چشماش رسوند که حرفی نزنی...

یه چیزی بگم:بگواون دوستم بود که گفتم:خوبخودم بودمجدی...بله اقای دکتر من ۵ سال بیمارم به مامان بابام نگید من گفتم:نه خیالت جمع همون من از بچگی از تو خوشم میاومد ...

میدونی کهچوببیند خوشش اید... خلاصه یه نیم ساعتی با کسی که همش دوست داشتم مثل اون تو زندگیم موفق بشم صحبت کردم... خیلی حرف زد ولی اخرش یه حرف خیلی خوشکل زد:

سعی کن کم نیاری به همه و اول از همه خودت ثابت کن که میتونی و بیمار نیستی یه روزی مثل من تو یه جمع مقتدرانه بگی که چندین سال پنهانی زجر کشیدی ولی نباختی و موفقی که هیچ کس بیخودی دلش برات نسوزه

تو که وضعت از من بدتر نیست...هیچ وقن نباز تازه اسم این بیماریms نیست یعنی اونی که همه ترجمه میکنن نیست معنی واقعیش یعنی من سالمم...

خیلی شب خوبی بود از اینکه با یکی مثل خودم که اونم کی کسی که همیشه ارزو داشتم جای اون باشم مثل دوتا دوست همدرد همزبون صحبت کردیم خیلی خوشحال بودم فقط میخواستم تو هم باشی اره تو گل من این پست به خاطر تو گذاشتم که بدونی این بیماری سخت هست ارزو خراب کن هست بد هست ولی نمیتونه یه بهانه باشه یکی مثل من یا تو تو زندگی شون هدف های ارمانی تر و بهتری دارند تعریف ما از زندگی تعریف ساده ای نیست که به این بهانه معنیش نکنیم

گل من ام اس بهانه ای نسیت که من یا تو به خاطرش زندگی نکیم من تو وبقیه باید هر جا هستیم بهترین باشیم بگیم ماام اسی ها ناتوان نیستم بیمار نیستیم ثابت کنیم بیمار واقعی اونی که دلش بیمار ... وتو جمع مانیست..دیدی خدا به هر کسی اینه نمیده

گل من تا شقایق هست زندگی باید کرد